جدول جو
جدول جو

معنی ریگ موری - جستجوی لغت در جدول جو

ریگ موری
دهی از بخش میان کنگی شهرستان زابل، 916 تن سکنه دارد، آب آن از رود خانه هیرمند و محصول عمده آنجا غلات و لبنیات و صنایع دستی زنان گلیم و کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ریگ ماهی
تصویر ریگ ماهی
سقنقور، جانوری دوزیست شبیه سوسمار دارای چهار دست و پا و دم کوتاه که قدش تا ۲۵ سانتی متر می رسد، ریگ زاده
فرهنگ فارسی عمید
خاک شویی، خاک شوری، خاک بیزی، شستن ریگ زرگری، (آنندراج)، شستن ریگ تا خردۀ زر و نقره از آن حاصل کنند، (از غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
ریگ شو، کسی که می شوید ریگهای آمیخته به ذرات طلا را، (ناظم الاطباء)،
شستن ریگ تا خردۀ زر و نقره از آن حاصل کنند، (از غیاث اللغات)،
- ریگ شو، ریگ شوی کردن، شستن ریگ زرگری، (آنندراج)، شستن دانه ها و حبوب را در ظرف پرآب تا ریگ و مواد دیگر مخلوط بدان ته نشین شود، (یادداشت مؤلف) :
کجا افتادی ای دردانۀ مقصود ازدستم
که من با سیل خون این خاکدان را ریگ شو کردم،
صائب تبریزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ریگ ماهی
تصویر ریگ ماهی
نوعی خزنده از تیره سوسماران، رنگ پوست آن در قسمت پشت غالباً صورتی و گاهی زرد با نوارهای تیره است، پوست شکمش سفید می باشد. قد سقنقور حداکثر ممکن است تا 25 سانتیمتر برسد، اسقنقور،، سقنقر، نهنگ دشتی، ورل ماهی، سقنس
فرهنگ فارسی معین